در این ویدئو به توضیح در خصوص یکی از ضرب المثل های زبان انگلیسی پرداخته ایم. این اصطلاح یا ضرب المثل در زبان فارسی معادل طبل تو خالی بودن است که در زبان انگلیسی با عبارت an empty vessel makes much noise بیان می شود.

در این ویدئو به توضیح در خصوص یکی از ضرب المثل های زبان انگلیسی پرداخته ایم. این اصطلاح یا ضرب المثل در زبان فارسی معادل طبل تو خالی بودن است که در زبان انگلیسی با عبارت an empty vessel makes much noise بیان می شود.
به نام خدا
سلام خدمت تمام زبان آموزان گرامی.
در این ویدئو به یکی از اشتباهات رایج در یادگیری زبان پرداخته ایم و تفاوت و اشتباه رایج میان دو کلمه ی Affect و Effect رو با همراهی استاد رضا سعیدی، یکی از اساتید برجسته مرکز تخصصی زبان انگلیسی آیلتس کلاب، بررسی کرده ایم.
مشاهده تاریخ دوره های جدید آیلتس
به نام خدا
در این ویدئو همراه خانم بروشکی به بررسی نحوه بررسی نوشتار یا assessment writing و موارد تاثیر گزار در نمره ی دریافتی از writing پرداخته ایم.
به نام خدا
سلام
در این ویدئو، دوره های تخصصی آیلتس (آمادگی آزمون آیلتس) و همچنین آزمون های آزمایشی آیلتس معرفی گردیده و همچنین از افتخار آیلتس کلاب در داشتن بیش از ۱۰۰۰ زبان آموز با نمره آیلتس ۷ و ۷٫۵ به بالا گفته شده است.
مشاهده تاریخ آزمون های اصلی آیلتس در مشهد
مشاهده تاریخ آزمون های آزمایشی آیلتس کلاب در مشهد
در این ویدئو به توضیح در خصوص مهارت Speaking در آزمون IELTS و بیان نکاتی در خصوص این مهارت پرداخته شده است.
اگر شما هم قصد شرکت در آزمون های آزمایشی و آزمون اصلی آیلتس را دارید، حتما تاکنون نام های آزمون های آکادمیک و جنرال آیلتس را شنیده اید …
در ویدئوی زیر به صورت کامل تفاوت آزمون های آیلتس آکادمیک (Academic) و جنرال (General) شرح داده شده است.
Give away: to give something as a gift
e.g., He gave away most of his money to charity.
Throw away: to get rid of something that you no longer want.
e.g., That old chair should be thrown away.
Get away: to escape from a person or place
e.g., The dog got away from me in the park.
Put away: to put something in the place where you usually keep it
e.g., He put the notebook away and stood up
Pull Strings
پارتی بازی کردن
Example and description:
+ Francis pulled strings to get him out of trouble.
+ Samuels pulled strings to get her daughter a job in Mitchell’s office.
+ make use of one’s influence and contacts to gain an advantage unofficially or unfairly. “he tried to pull strings with people he knew to avoid being called up”.
مشاهده سایر ویدئوهای آموزشی در سایت موسسه ارسطو آیلتس کلاب
کانال آپارات موسسه ارسطو آیلتس کلاب
Call up: Phone someone
Call out: Shout something
Call off: Cancel